شاید به فکر شما هم خطور کرده باشد که مردان با زنان فرق دارند. اما، این امری کلی است نه مطلوب. در روانشناسی بنا به برخی مسائل، در مورد این مسئله کمی آهسته عمل کرده ایم. سالها این احتمال که مردها رفتاری متفاوت از زنها داشته باشند. در هنگام تحلیل دادهها مورد غفلت قرار میگرفت و راه حلی اتخاذ میشد آن بود که آزمایش را منحصر به آزمودنیهای مذکر یا مونث میکردند. از آنجاییکه تا همین چندی پیش در بسیاری از دانشگاهها، تعداد مردان بیشتر بود، بسیاری از دادههای اولیه در روانشناسی، صرفا از مردان تهیه میشد. حال ممکن بود این نتایج را در مورد زنان نیز به کار بگیرند یا نگیرند. اما به تازگی ، تفاوتهای مربوط به عنوان یک موضوع ذاتا جالب توجه، مورد آزمایشهای فراوانی قرار گرفته است.
با توجه به فراوانی موضوعهایی که تصور میرفت زنها و مردها با یکدیگر تفاوت داشته باشند، شگفت آور این بود که صرفا تفاوتهای معتبر اندکی پیدا شد و چه بسا در اغلب اوقات این تفاوتها نیز صرفا تحت شرایط محدود و خاصی یافت شده بود. برای مثال، در بررسیهای بعدی حاکی از آن بودند که زنها در تکالیفی دست به همرنگی میزنند که مردانه به نظر میآیند. مردها در تکالیفی که زنانه به شمار میآیند همرنگی بیشتری میکنند و هر دو در برابر تکلیف خنثی به یک میزان همرنگی دارند. معلوم شد که سایر تفاوت های فرضی حتی کمتر از آن هستند که به چشم بیایند. با اینکه بررسیهای گوناگون حاکی از آن بودند که مردان در تکالیف ادراک قضایی برتر از زنها هستند. اما نادیج دریافت که اگر محتوای چنین تکلیفی “زنانه” باشد، آنگاه زنها در انجام تکالیف برتری بیشتری دارند. همچنین، نتیجه گیری قبلی در مورد اینکه زنان بیشتر از مردان به احساسات دیگران پاسخ میدهند، به واسطهی وجود شواهدی تغییر یافت. زیرا معلوم شد که خانمها بیشتر از آقایان پاسخ دهی خود را گزارش میکنند و اگر این پاسخدهی از لحاظ فیزیولوژیایی یا رفتاری اندازهگیری شد، واکنشهای هر دو گروه یکی خواهد بود.
این حقیق که معلوم شده است بسیاری از تفاوتهای میان زن و مرد از نوع فریبنده و کاذب هستند به معنای آن نیست که هیچ تفاوتی وجود ندارد. مکویی و جکلین چنین نتیجه گرفتند که مردان، حتی در اوایل کودکی، پرخاشگری جسمانی و کلامی بیشتری نسبت به زنان دارند. همچنین آنها دریافتند که زنها در تکالیف کلامی بهتر عمل میکنند، حال آنکه مردان عملکرد بهتری در تکالیف ریاضی دارند. زنها نسبت به مردها منفعلتر بوده و کمتر ابراز وجود میکنند. علاوه بر آن، زنها در تفسیر ارتباطهای غیرکلامی دقیقتر از مردها هستند. مردها آسانتر از زنها عاشق میشوند حال آنکه زنان آسانتر فارغ میشوند. با وجود این، حتی اگر چنین تفاوتهایی در پژوهشهای آتی نیز تکرار شوند، نباید در آنها اغراق کرد. شفرد-لوک، این سخن را پیش کشیده است که میان دو جنسن همپوشی قابل ملاحضهای وجود دارد. بسیاری از مردان در ربع بالای ویژگیهای سنتی زنانه و بسیاری از زنها در ربع پایین ویژگیهای سنتی مردانه قرار دارند. علامه بر این به گفتهی او، هنگامی که به نتیجه گیری دربارهی علل بسیاری از تفاوتهای یافته شده میان مردان و زنان دست میزنیم، باید بسیار محتاطانه عمل کنیم.
منبع: بهداشت روانی، اندرو ساپیگتون، حمیدرضا حسینشاهی